English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he bears out his name U اسم بامسمایی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bears U : خرس
bears U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears U لقب روسیه ودولت شوروی
bears U : بردن
bears U حمل کردن دربرداشتن
bears U داشتن
bears U زاییدن میوه دادن
bears U تاب اوردن تحمل کردن
bears U مربوط بودن
bears U حاوی بودن
bears U حمل کردن
bears U درسمت قرار گرفتن در سمت
bears U برعهده گرفتن
bears U تقبل کردن تحمل کردن
bears U در بر داشتن
bears U تاثیر داشتن
bears U بردن
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
polar bears U خرس سفید
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
He resembles [bears resemblance to] his brother. [He looks like his brother.] U او [مرد] شبیه به برادرش است.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com